اعترافات او در فیلمی صورت گرفته است که منتشر شده است و در آن دروغ بودن و جعلی و ساختگی بودن این داستان اثبات شده است.فیلمی به نام کالبد شکافی بیگانه فضایی " Alien Autopsy " که در آوریل سال 2006 منتشر شد.

"خوب،ماجرا از وقتی آغاز شد که Ray و Gray به آمریکا رفتند تا برخی از فیلمهای دیده نشده ستاره های موسیقی راک را بدست بیاورند.اونها برنامه ریزی کرده بودند که برخی از این فیلمها را بخرند ولی در این میانه با فردی آشنا شده بودند که ادعا می کرد که فیلمی از کالبد شکافی یک موجود فضایی را در اختیار دارد و حاضر است آن را بفروشد.در ابتدا آنها خیلی ترسیده بودند.آنها در ابتدا نفهمیده بودند که به چه چیزی نگاه می کردند .مشکل در این بود که کیفیت تصاویر بسیار پائین بود و فیلم تکه پاره شده بود.به همین دلیل آنها از من خواستند که کمکشان کنم و آن فیلم را برایشان تعمیر کنم.واقعیت این است که این فیلم یک فیلم مستند بود ولی عملا آن چیزی که شما در فیلم اورجینال ساخته شده در سال 1995 می بینید ساخته دست من است."

خب سؤال این است که پس آیا کل داستان ساختگی و جعلی بوده است؟

"بله.در فیلم اوریجنال سال 1995 من در فیلم Dan و Dec شرکت کردم و حتی نقش کوتاه و مختصری را نیز بازی کردم.یکی از جراحانی که در حال کالبد شکافی بود من بودم...ولی اصل کار من ساختن عروسک بود. آنها از من خواسته اند که مجددا اینکار را انجام دهم و من هم نیز پذیرفته ام."

"خیلی خنده دار و جالبه،من دقیقا همان پروسه ای که قبلا طی کرده ایم را تکرار می کنم.ابتدا تصویر را در قسمتهایی که می خواهم ثابت کرده و سپس تا حد امکان آن را بزرگ می کنم و سپس با استفاده از یک شبکه آرماتور آلومنیومی شکل و فرم کلی بدن آن را در می آورم و سپس آن را با خاک رس پر می کنم.بقیه کارها اضافه کردن ریزه کاری ها و جزئیات بیشتر است.راستش به کمی تصور و تخیل سه بعدی نیاز دارد."

"گمان می کنم.این مدل واقعا خیلی شبیه یک بیگانه فضایی شده بود.گمان می کنم که جزئیاتی که در ساخت آناتومی و اعضاء و جوارح آن وجود داشت باعث شده بود تا این اندازه واقعی به نظر برسد.نهایتا تبدیل به چیزی شده بود که برایش مورد مشابهی در قبل وجود نداشت."

"گمان می کنم این علاقه من به زمانیکه من خیلی خیلی کوچک بودم باز می گردد.به یاد دارم که در کودکی من می توانستم به خوبی به اجسام شکل و فرم دهم.ما از سالفورد به کولی هارست و سپس به بلیک لی نقل مکان کردیم.زمانیکه ما در کولی هارست  زندگی م یکردیم شن و خاک فراوانی در روی زمین در دسترس من بود و با آنها باز ی می کردم.به یاد دارم که ساعتها وقت خو را با ساختن مجسمه ها و اشیاء شنی و گلی سپری می کردم.اولین باری کهما از خاک رس در Royal Academy استفاده کردیم متوجه شدیم که چقدر کار کردن با آن ساده است.در حقیقت من در آن آکادمی برای آموزش نقاشی رفته بودم ولی کم کم جذب رشته مجسمه سازی و مدل سازی شدم.از آن به بعد بود که کار من بطور حرفه ای و جدی به ساخت اشیاء و مدلهای سه بعدی منحصر شد."

"خوب این در اواسط دهه 80 بود.من پس از آن چند کار در تئاتر پیدا کردم مثلا یک نمایش و شو به نام Beatlemania کار کردم. در آنجا بود که با برخی افراد آشنا شدم و شرکتی را تاسیس کردیم و به کار جلوه های ویژه مشغول شدیم. بزرگتریم موفقیت کاری ما به نظر من Max Headroom بود.قرار بود که او یک شخصیت کامپیوتری باشد ولی خوب گرافیک کامپیوتری در آن زمان تا این اندازه پیشرفت نکرده بود.به همین دلیل ما از یک بازیگر استفاده کردیم و برای صورت و موهای او اعضای مصنوعی ساختیم و ژاکتی از فابر گلاس برایش آماده کردیم.نکته خنده دار و جالب در اینجاست که ما به خاطر ساختن این کاراکتر جایزه BAFTA(جایزه اکادمی فیلم و سینمای بریتانیا) را به خاطر جلو های ویژه کامپیوتری برنده شدیم،در صورتیکه ما در واقع از یک بازیگر استفاده کرده بودیم."