ریچارد فرای از دهه 1330 با
عوامل مستقیم انگلیس در ایران مانند «اسدالله علم» (نخستوزیر و وزیر دربار) و
«شجاعالدین شفا» (معاون وزیر دربار و ایدئولوگ سلطنت پهلوی) آشنا شد و ضیافتهای
متعددی به افتخار این جاسوس انگلیسی- آمریکایی برپا گشت که عکس اول (راست) یکی از
آنها را با حضور دولتمردان شاه روایت میکند. فرای که پیش از انقلاب همه انرژی خود
را معطوف به تبلیغ «تاریخ ایران باستان» و اثبات صحت اعاهای حقوق بشری «منشور
کوروش» کرده بود، پس از انقلاب اسلامی توانست نفوذ خود را در حیاط خلوت دولتهای
کارگزاران، اصلاحات و احمدینژاد احیاء کند. اوج این نفوذ آن جا بود که پس از
کودتای گفتمانی حلقه انحرافی در دفتر رئیسجمهور، عصر 21 شهریور 1389 مراسم رونمایی
از «منشور کوروش» در «موزه ملی ایران» برگزار شد. در این مراسم که رحیم مشایی و
حمید بقایی حضور داشتند احمدینژاد در کنار سفیر انگلستان ایستاد و سخنان
بیسابقهای درباره «رابطه با انگلیس» به او گفت. در حالی که مجلس شورای اسلامی و
اصولگرایان به دنبال کاهش رابطه با انگلیس بودند، احمدینژاد پس از «رونمایی از
منشور کوروش» در موزه ملی ایران به سفیر و دیپلماتهای انگلیسی گفت که خواهان «آغاز
يك همكاري گسترده و همه جانبه و مستمر در زمينههاي گوناگون با کشور انگلیس» است!
دولت انگلیس نیز در بیانیه مهمی پیرامون «رونمایی از منشور کوروش در تهران» آن را
«یک لحظه تاریخی مهم» توصیف کرد و از این تاریخ، فعالان اپوزیسیون برانداز خارج از
کشور که بیشترین حملات توهینآمیز را به باورهای انقلابی احمدینژاد داشتند، به
حمایت از «رئیس دولت دهم» پرداختند، چنان که در نخستین گام «رضا علیجانی» سخنگوی
«نیروهای ملی- مذهبی» و سپس «فرج سرکوهی» (جاسوس تابلودار) و «اکبر گنجی» در بی.بی.سی
فارسی و تلویزیون صدای آمریکا درباره لزوم و ضرورتِ «حمایت اصلاحطلبان از مشایی و
احمدینژاد» سخن گفتند.
«مکتب ایرانی»
یک «فرقه انگلیسی» با نیم قرن قدمت بود و «ریچارد فرای» یک جاسوس ناشناخته به شمار
نمیرفت. نزدیکی او از سال 1384 به لیدر حلقه انحرافی و آغاز مکاتباتش با
رئیسجمهور احمدینژاد از یک سو، ملاقاتهای او با مردان درجه یک حزب کارگزاران و
اصلاحطلبان و ساخت یک شبکه اطلاعاتی وسیع در میان آنها از سوی دیگر، همه
نشانههای یک «مرکز تماس مشترک» میان دو اردوگاه «فتنه» و «انحراف» را نشان میداد؛
خصوصاً اینکه فرای در یک زمان هم با خاتمی ملاقات میکرد و هم با احمدینژاد. ردپای
سوءظنبرانگیز او در مراسم رونمایی از «منشور کوروش» با حضور مرکزیت حلقه انحرافی و
دیپلماتهای ارشد انگلیسی در تهران کاملاً به چشم میآمد؛ چه اینکه فرای از دهه
1330 دربار پهلوی را به سوی برگزاری چنین بزرگداشتهایی سوق داد و اینبار نیز با
همه تجربه اطلاعاتی و سیاسی خود به میدان آمده بود. بازتاب آراء این تئوریسین
انگلیسی «مکتب ایرانی» در گفتمان رئیسجمهور احمدینژاد، پدیدهای نبود که از چشم
حامیان و حافظان مکتب «اسلام ناب» پنهان بماند و رمز هشدارهای پیاپی شخصیتهای
سرشناس علمی، فرهنگی و سیاسی به رئیسجمهور نیز همین جا نهفته بود. همه نشانهها و
علائم سیاسی حکایت از نفوذ ایدئولوژی انگلیسی بر «حلقه انحرافی دولت» داشت تا آنجا
که علامه مصباح یزدی در فروردین 1389 درباره «نفوذ جریان فراماسونری در دولت» هشدار
دادند.
براساس پیشبینی
4 سال قبل «حسین شریعتمداری» در سرمقاله کیهان «چه کسی او را اداره میکند» (3
مرداد 1388)، ماموریتِ «حلقه انحرافی» به عنوان «قطعهای از پازل کودتای مخملی»،
سقوط گفتمان اصولگرایی در دولت و جداکردن محمود احمدینژاد از خیل گسترده حامیان
حقیقیاش بود. میتوان چنین توصیف کرد که مشایی از پشت به احمدینژاد خنجر زد.
تجلیل رئیسجمهور از امثال فرای و «سیدحسین نصر» (رئیسدفتر سابق فرح پهلوی و مشاور
فعلی اشرف پهلوی) در کنار معرفی کوروش توسط ایشان به عنوان «الگوی ناب مدیریت
ایرانی» تردیدی در ذهن حامیان انقلاب اسلامی در خیانتِ حلقه انحرافی به سرمایه
گفتمانی بیبدیل آقای رئیسجمهور باقی نمیگذاشت. وقتی شهریور 1389 رئیسجمهور
احمدینژاد در کنار سفیر انگلیس ایستاد و رو به خبرنگاران گفت «به همه حاکمان و
مدعیان هشدار میدهم که اگر می خواهید در عالم جاویدان بمانید، راه تان باید راه
کوروش باشد!» در دامی افتاد که «اسفندیار رحیم مشایی» برای او پهن کرده بود.

سیدحسین نصر» (از شاگردان فرای و کیسینجر/ نفر اول از
چپ) صبح 3 بهمن 1351 با لباس تشریفاتی سلطنتی در مراسم «سلام عید غدیر» در حضور
«محمدرضا پهلوی».
«اسدالله علم» (وزیر دربار/ نفر اول از راست) نیز در عکس
دیده میشود.
سید حسین نصر رئیسدفتر سابق فرح پهلوی و مشاور
فعلی اشرف پهلوی که در دانشگاه های آمریکایی کرسی شیعه شناسی برپا کرده است
پروژه بعدی کارگزاران انگلیسیِ «مکتب
ایرانی» بازگشت «سیدحسین نصر» به بهانه تجلیل از او در «همایش روز جهانی فلسفه» به
تهران بود. نصر شاگرد فرای و دستیار «هنری کسینجر» نیز از چهرههای مشهور
«سنتگرایی» است که یکی از رهبران فرقه «طریقه شاذلیه مریمیه» به شمار میرود و با
هر دو کانون «اصلاحات» و «انحراف» تماسهای نزدیکی دارد. او پیش از انقلاب از
نزدیکترین شرکاء فکری- سیاسی «محمدرضا پهلوی» و «فرح» بود و به همین سبب در
سالهای پایانی سلطنت، ریاست «دفتر ویژه ملکه» را به او سپردند. نصر در طول 8 سال
گذشته دیدارهای مختلفی با «سیدمحمد خاتمی» در نیویورک و سوئیس داشته است و
«اسفندیار رحیم مشایی» و رئیسجمهور احمدینژاد نیز همزمان با تجلیل از فرای به
«سیدحسین نصر» نیز جایزه دادند. بدینترتیب، آبان 1388 رئیس دفتر سابق فرح پهلوی
در «جشنواره حکمت سینوی» جایزه «حکمتانه بوعلی سینا» را به دلیل «گسترش معنویت و
بالابردن کیفیتِ سبک زندگی دینی»(!) از رحیم مشایی دریافت کرد. در حالی که نصر از
واشنگتن در راه تهران بود، روز 2 آذر 1389 روزنامه «کیهان» با انتشار مقالهای به
قلم پیام فضلی نژاد پروژه بازگشت او را در
نطفه خفه کرد. اینچنین برخلاف ریچارد فرای، «سیدحسین نصر» موفق به بازگشت به تهران
نشد، بلکه از میانه راه به ایالات متحده بازگشت
نویسنده: پیام فضلی نژاد