فراماسون ها در درجات بالا، مخفیانه "بعل" را تحت نامی مخفی و غیرعادی می پرستند
فصل اول:
سگهای پاسبان
روشنفکران
لیبرال، مزدورانی هستند که دم از تعالی
میزنند. از فلسفه تا مطبوعات لیبرال، همه «برگه ماموريت» نسبتاًمشابهی
دارند.آنان به کمک «فرهنگ سرمایهداری» میآیند تا با جنگ فلسفی و فریب
فرهنگی، مردم را
«تحمیق» کنند و تواناییشان را برای «درک واقعیت» از بین ببرند.
کارل کروز/ پُل نیزان
سرمایهداری: هنر کوچککردن
مغزها
مانند سایة یک
فاجعة شوم و شرمآور، انواع و اقسام اتهامات، از خیانت و جاسوسی تا جنایت و
خودفروشی، بر سر روشنفکران لیبرال سنگینی میکند. وضعی رقّتبار که طلایهداران
مدرنیته را به مخمصهای دشوار انداخته است. مدرنها، این وارثان عصر روشنگری متهم
هستند که با عوامفریبی و خیانت به روح حقیقت، علم و فلسفه و هنر را به ابزاری برای
«منطقی کردن سلطه سرمایهداری» در جهان بدل ساختهاند. آنان نه تنها خود را به نظام
سرمایهداری فروختند، بلکه جرمی بزرگ تر را نیز مرتکب شدهاند: مدرنیستها، اگرچه
از حقیقتجویی و عقلگرایی دَم میزنند، اما در واقع، «حماقت» را به نام «عقلانیت
مدرن» در بازار علم میفروشند. همه این خیانتها برای آن است که به هر وسیلهای
سلطه نظام ایدئولوژیکِ سرمایهداری را بر جهان تداوم بخشند و در این دسیسه، بسیاری
از متفکران برجستة غربی شریک جرم سرویسهای جاسوسی هستند.
حتی فکر چنین اتهاماتی، تن آدم
را به رعشه میاندازد. با این حال، هر روز به حجم آنها افزوده میشود و این
ادعانامه دُرشت دیگر به یک نظریه بدل گشته است: «نظریة خودفروشی روشنفکران». صاحبان
این نظریه معتقدند معاملات پشتپرده در «بازار آکادمیک»، کوششهای علمی را از مجرای
وظیفه خود خارج کردهاند و لیبرالها، وظیفه علوم خصوصاً «علوم انسانی» را به
منطقی ساختن «سلطه» (در مفهوم فنی و ایدئولوژیک آن) تنزل دادهاند. علم، امروزه به
راحتی در بازار سرمایهداری به فروش میرسد، استقلال نظری فیلسوفان از بین رفته و
دیگر نمیتوان سخنی از «تعهد روشنفکران» گفت. آنان فقط برای توجیه دروغهای لیبرال
دموکراسی نزد مردم تئوری میبافند و برای این کار پول خوبی هم میگیرند؛ پول خوردن
مغز انسانها را. به قول دانی روبردوفور، استاد مشهور دانشگاه پاریس، «تنها هنر علم
و فلسفه سرمایهداری، هنر کوچک کردن مغزها و ذهنهاست.» آن هم توسط روشنفکران
لیبرالی که به روایت دیوید گیبس، نویسنده لسآنجلس تایمز، «رسوایی رابطه آنان با
جاسوسان، سکوتی است که فریاد میزند.» آن چنان که حتی اگر بخواهیم از کنار بزرگترین
ماجرای خودفروشی روشنفکران در قرن بیستم بیتفاوت و ساده بگذریم، باز هم خاموشیِ
این ماجرا گوش را کَر میکند؛ مثل سکوت جنگلهای وحشی که پُر از هیاهوی درندگان
است.
برای مطالعه ارجاعات
وپانوشتها به نسخه چاپی کتاب «شاه کلید انگلیسی» که در آینده نزدیک منتشر خواهد شد
، مراجعه فرمایید.